کد مطلب:225137 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:215

وقایع سال یکصد و هشتاد و ششم هجری و اتفاق حکم صاحب اندلس با عمش عبدالله
در این سال حكم بن هشام بن عبدالرحمن امیر اندلس و عم او عبدالرحمن البلنسی با هم متفق و متحد شدند و سبب این كار این بود كه چون عبدالله از قتل برادرش سلیمان مستحضر گشت بر وی عظیم و ثقیل افتاد و بر جان خویشتن بیمناك شد و در بلنسیه مقیم گردید و هیچ از آنجا بیرون نشد و از خوف طغیان فتنه و طوفان آشوب و هیجان قلوب و شورش مردمان قدمی از قدم برنداشت و رسولی به خدمت حكم فرستاد و در طلب مسالمت و مصافات و اندر شدن در شهر بند طاعت و فرمان برداری وی برآمد و به قولی برادرزاده اش حكم بن هشام رسولی بدو فرستاد و مكتوبی بدو برنگاشت و عرض مسالمت نمود و او را امان داد و ارزاق واسعه و روزی و افراز بهرش مبذول بداشت و هم چنین تقریر این جمله را برای اولادش بداد لاجرم عبدالله مسئول او را به اجابت مقبول نمود و راه اتفاق و اتحاد باز پیمود و قاعده مسالمت و اتحاد و موافقت به دستیاری یحیی بن یحیی صاحب مالك و دیگر علمای روزگار استقرار گرفت.

و نیز حكم بن هشام خواهران خود را با فرزندان عمش عبدالله تزویج نمود و بر تشبید قواعد موافقت بیفزود و عبدالله با طیب خاطر و قلب مطمئن به سوی حكم روی آورد حكم مقدم عم اكرم را گرامی و محترم بداشت و در تعظیم و اعزاز او مبالغت ورزید و در حق اولادش ارزاق واسعه و صلات سنیه مقرر گردانید و بعضی



[ صفحه 155]



گفته اند كه مراسله ایشان در باب صلح در این سال بود و استقرار صلح در سال یكصد و هشتاد هفتم هجری صورت بست.